حدوث ماسوی الله و نقد فلاسفه
حدوث ماسوی الله
📌به خلاف فلاسفه که خداوند را علت تامه می دانند [1] و معلول نیز از علت تامه لاینفک است و لذا بر این مبنا ، خداوند که قدیم است و معلول او نیز لاینفک است یعنی معلول و مخلوق خدا نیز باید همانند خداوند قدیم باشد ، متون وحیانی دلالت بر حدوث زمانی [2] ماسوی الله (غیرخدا) دارد.
برای مثال قران می فرماید:
👈🏼اللَّهُ خَالِقُ کُلِّ شَیْءٍ وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ وَکِیلٌ ﴿62﴾
خداوند خالق همه چیی است و او بر همه چیز نگهبان است
سورة الزمر
واژه "خلق" دلالت بر وجود بعد از عدم دارد.
👈🏼ابْنُ سِیدَهْ: خَلق اللَّهُ الشَّیْءَ یَخلُقه خَلْقًا أَحدثه بَعْدَ أَن لَمْ یَکُنْ...
خداوند شیئی را خلق کرد یعنی آن را إحداث کرد بعد از آنکه نبود
📚لسان العرب جلد : 10 صفحه : 85
[1].علامه طباطبایی در توضیح علت تامه می نویسد:
🔺فالعلّة التامّة هی التی تشتمل على جمیع ما یتوقّف علیه المعلول بحیث لا یبقى للمعلول معها إلاّ أن یتحقّق.
🔺علت تامه دربرگیرنده همه چیزهایی است که وجود معلول مستلزم وجود آنهاست . همه چیزهایی که با وجود آنها معلول باید تحقق پیدا کند.
📚نهایة الحکمة صفحه : 204
[2].👈🏼حدوث زمانی یعنی شیء مسبوق به عدم است و دارای ابتدا است
👈🏼حدوث ذاتی : یعنی شیء ذاتش اقتضای وجود ندارد ، به اصطلاح وجوب وجود ندارد و لااقتضاء است.
👈🏼قدیم ذاتی :شیئی مسبوق به عدم نیست و قائم به غیر نیست و علت و ابتدایی ندارد (خدای متعال)
👈🏼قدیم زمانی: شیء مسبوق به غیر است اما مسبوق به عدم خود (حدوث زمانی) نیست.
لذا فلاسفه می گوید عالم حادث ذاتی است (اقتضای وجود ندارد) و قدیم زمانی است (مسبوق به عدم خود نیست)